نويسنده: ميرزاده عشقي
مدير روزنامه قرن بيستم
(در سن 31 سالگي توسط عوامل رضاخان به ضرب گلوله كشته شد)
«رفقا! اين آقايان اين طور كه محكم روي كرسيهاي پارلمان جلوس فرمودهاند گمان نميرود كه با نصيحت و مسالمت برخيزند و جايگاه خود را براي جوانان بگذارند. چونكه اينها تازه جايشان را گرم كردهاند. روي اين كرسيها تنبل شدهاند و حوصله ندارند از روي اين كرسيها برخيزند. سالها روي اين كرسيها چرت زدهاند. اينها را بايد از روي اين كرسيها، عنفاً بلند كرد.
بايد زير بغلش را گرفت و گفت: برخيز آقا! ...
151097
مدير روزنامه قرن بيستم
(در سن 31 سالگي توسط عوامل رضاخان به ضرب گلوله كشته شد)
«رفقا! اين آقايان اين طور كه محكم روي كرسيهاي پارلمان جلوس فرمودهاند گمان نميرود كه با نصيحت و مسالمت برخيزند و جايگاه خود را براي جوانان بگذارند. چونكه اينها تازه جايشان را گرم كردهاند. روي اين كرسيها تنبل شدهاند و حوصله ندارند از روي اين كرسيها برخيزند. سالها روي اين كرسيها چرت زدهاند. اينها را بايد از روي اين كرسيها، عنفاً بلند كرد.
بايد زير بغلش را گرفت و گفت: برخيز آقا! ...
151097
نويسنده: ميرزاده عشقي
مدير روزنامه قرن بيستم
(در سن 31 سالگي توسط عوامل رضاخان به ضرب گلوله كشته شد)
«رفقا! اين آقايان اين طور كه محكم روي كرسيهاي پارلمان جلوس فرمودهاند گمان نميرود كه با نصيحت و مسالمت برخيزند و جايگاه خود را براي جوانان بگذارند. چونكه اينها تازه جايشان را گرم كردهاند. روي اين كرسيها تنبل شدهاند و حوصله ندارند از روي اين كرسيها برخيزند. سالها روي اين كرسيها چرت زدهاند. اينها را بايد از روي اين كرسيها، عنفاً بلند كرد.
بايد زير بغلش را گرفت و گفت: برخيز آقا! ...
151097
مدير روزنامه قرن بيستم
(در سن 31 سالگي توسط عوامل رضاخان به ضرب گلوله كشته شد)
«رفقا! اين آقايان اين طور كه محكم روي كرسيهاي پارلمان جلوس فرمودهاند گمان نميرود كه با نصيحت و مسالمت برخيزند و جايگاه خود را براي جوانان بگذارند. چونكه اينها تازه جايشان را گرم كردهاند. روي اين كرسيها تنبل شدهاند و حوصله ندارند از روي اين كرسيها برخيزند. سالها روي اين كرسيها چرت زدهاند. اينها را بايد از روي اين كرسيها، عنفاً بلند كرد.
بايد زير بغلش را گرفت و گفت: برخيز آقا! ...
151097